زیر پای مادر-قسمت 1 : خلیل کبابی که با پسرش در شهر مشهد زندگی میکند. همسر این مرد بنا به دلایلی در سالهای اول زندگی مشترک، او و پسرش خلیل را ترک کرده است. مرد میانسال که به شغل رستورانداری مشغول است، آخر هفتهها از رستورانش به زائران امام رضا(ع) نذری میدهد. قبول شدن اشکان در یکی از دانشگاههای تهران و آشنا شدن او با ستاره، راه ورود رخساره را به قصه باز میکند.
زیر پای مادر-قسمت 5 : خلیل به در خانه برادرش میرود و به او می گوید فامیلی دختری که اشکانی عاشقش شده فامیلی اش رنگرز( فامیلی مادر اشکان) و به او می گوید که آتنا او را پیدا کرده . خلیل به مغازه سرهنگ که اشکان در آن کار میکند میرود تا از او آدرس خانه ستاره رابگیرد و میپرسد که ستاره دختر صدرا است یا دختر محمد رضا و ...
زیر پای مادر-قسمت 6 : طلبکار آتنه به سراغ او می آید با حکم جلب که او را دستگیر کند آتنه فرارمیکند و خانه همسایه میرود بعد از رفتن طلبکارش وقتی به کوچه می آید تا به خانه برود با خلیل کبابی روبرو میشود . وقتی باهم بحث می کند رخساره آنهارا به داخل دعوت می کند و می گوید که ...
زیر پای مادر-قسمت 7 : اشکان که به مغازه سرهنگ میرود در آنجا پسر سرهنگ عکس هایی از ستاره و خودش به او نشان می دهد و میگوید که او و ستاره قبلا نامزد بودندو یک سری حرفها راجب ستاره و عمش میزند که اشکان عصبی میشود و به خانه ستاره میرود و در آنجا با سنگ شیشه را میشکند و با ...
زیر پای مادر-قسمت 8 : سرهنگ وقتی متوجه میشود که پسرش چه کاری کرده است او را به قهوه خانه میبرد و باهم آبگوشت میخورند او به پسرش می گوید که عمه ستاره قرار بیاد و بگوید که چجوری این اشتباه را جبران کنند . آتنه برای سرهنگ و پسرش بلیط مشهد تهیه میکند تا به آنجا برود و برای خلیل و اشکان توضیح دهند که...
زیر پای مادر-قسمت 10 : پدر بزرگ ستاره به او می گوید که اشکان ازبلندی سقوط کرده و در بیمارستان است او با ستاره راجب اشکان صحبت میکند و به او میگوید که هنوز هم عاشق اشکان است اما ستاره نمیخواهد قبول کند و می گوید که بخاطر حرف هایش از او خیلی ناراحت است . پدر بزرگش از او می خواهد تا اشکان راببخشد و ...
زیر پای مادر-قسمت 12 : صدرا به دنبال پدرش میگردد که ازصبح با اشکان بیرون رفته و برنگشتند. سهراب به خلیل می گوید که او نباید تاوان کار آتنه رابدهد و سعی میکند او را منصرف کند .صدرا که از راه میرسد متوجه میشود که قرار است خلیل کبابی اش را بفروشد تا بدهی آتنه را بدهد و ...
زیر پای مادر-قسمت 13 :اشکان و ستاره نامزد میکنند آخرشب خلیل و با اشکان ازگذشته صحبت میکنند .خلیل کبابیرا میفروشد برای تسویه طلب آتنه .آتنه وقتی آزاد میشود در باغچه سهیل با اشکان روبرو میشود و باهم صحبت میکنند طلبکار آتنه پول از حساب خلیل برنداشته است اسماعیل نفر به آتنه زنگ میزند و ....
زیر پای مادر-قسمت 16 : اشکان با مادرش از خانه میروند و اورا به خانه عمویش میبرد ازعمویش می خواهد کلید طبقه بالا رو بدهد تا با مادرش بروند در آنجا موقت بمانند عمویش اجازه نمیدهد . اشکان به پدرش می گوید که بابا بیژن مادرش را از خانه بیرون کرده خلیل به اشکان می گوید حق ندارد دروغ بگوید که ستاره می گوید ....
زیر پای مادر-قسمت 18 : اشکان و ستاره به خان رخساره خانم میروند و اشکان انگشتر را میگیرد و بعد ازرفتن رخساره متوجه بحث اشکان و ستاره میشود ستاره با مادرش درباره آقا خلیل حرف میزند و مادرش سعی میکند او را قانع کند که خلیل در زندگی او نمی تواند وارد شود ولی ستاره قانع نمیشود و ....
زیر پای مادر-قسمت 21 :خلیل و رخساره پیش اسماعیل نفر میره ، آتنه اونجاست و به نفر میگه میخواهد با او ازدواج کند تا رخساره زن خلیل بشه یا اینکه به اشکان بگه اگر آتنه ازدواج کنه چکش رو بزاره اجرا و رخساره سعی دارد تا آتنه را ازخانه نفر ببرد .آتنه به اسماعیل می گوید که دخترش دنبال اوست و آدرسش را ...
زیر پای مادر-قسمت 22 : خلیل به خانه اشکان میرود و متوجه ناراحتی اشکان میشود به او می گوید که رخساره خانم جواب به خواستگاری خلیل راشرط جواب اشکان کرده است ،ستاره از اشکان می خواهد جوابش بله باشد که اشکان می گوید نه نمیار و به اتاق میرود . ستاره سعی دارد به خلیل بگوید که جواب اشکان یعنی....
زیر پای مادر-قسمت 23 : خلیل به اشکان و عمویش می گوید که اشتباه کرده اند که با صدرا دعوا راه انداخته اند ، اشکان به خلیل می گوید که برود با رخساره محضر و عقد کنند ولی خلیل قبول نمیکند .رخساره و ستاره به ملاقات همسر صدرا میروند رخساره سعی دارد به او دلداری بدهد ولی او ازش می خواهد تا رخساره با خلیل ازدواج کند و....
زیر پای مادر-قسمت 24 : آتنه به بیمارستان میرود تا با صدرا حرف بزند ، صدرا همچنان مخالف ازدواج خلیل و رخساره است. آتنه همراه پدرش به قدمگاه میرود در راه به اسماعیل زنگ میزند و از او میخواهد اگر اشکان پیدایش کرد به او چیزی نگوید ، اشکان که اسماعیل را پیدا میکند در درگیری بین پلیس و افراد نفر که قاچاق میکنند تیر می خورد و....